عشق ورزیدن خطاست
حاصلش دیوانگیست
عشق بازان جملگی دیوانه اند
عاشقان بازیگر این بازی طفلانه اند
عشق کو
عاشق کجاست
معشوق کیست
جنبش نفس است که عشقش خوانده اند
آنکه میمیرد ز شوق دیدن امروز ما
گر بیابد بیشتر
گر ببیند دلبران تازه تر
عشق عالم سوز خاموش می شود
چهره ی ما هم فراموش می شود
سنگ قبرم را نمی سازد کسی
مانده ام در کوچه های بی کسی
بهترین دوستم مرا از یاد برد
سوختم خاکسترم را باد برد.
و این رسم طبیعته...
بابا ای ول رفیق
اصلا نمیذاری فاصله بینش بیافته
تا اومدم دیدم مطلب جدید
به بعضی بچه ها وبنویس التماس میکنم
که به روز کنن
شما ..........
بگذریم
خوش باشید
--------------------
راستی از عشق نگو..........
میسوزونه
ولی ارزش سوختن رو داره
جون وجودت رو دوباره زنده میکنه
به شرطی که یک طرفه نباشه
بی خیال. اگه میگی عشق بده پس معلومه زندگی نکردی ! زندگی قثط ۲ تا تجربه است : عشق و مرگ . بقیه اش کشکه .
هر کس در رابطه با زندگی و عشق نظری داره.
حالا شاید نظر من با شما ۱۸۰ درجه فرق کنه این که مهم نیست مهم اینه که هر دو مون داریم زندگی می کنیم تو بدید مثبت ما به دید منفی
و کمکی هم گاهی مثبت
آره درست میگی ! من چون خودم تجربیات دیگران رو دوست دارم . سعی میکنم باهاشون بحث کنم ولی نه برای توجیه کردن بلکه برای توجیه شدن خودم و رشد کردن .
به هر حال از اینکه به وبلاگ من سر زدی خوشحال شدم
راستی تازه شروع به وب نویسی کرده
چون وبلاگت خیلی خالیه
فهمیدن عشق را چه مشکل کردند
مارا زدرون خویش غافل کردند
انگار کسی به فکر ماهی ها نیست
سهراب بیا که آب را گل کردند
دوست عزیز سعی کن که مثبت تر باشی. زندگی همان طوری خواهد بود که تو می اندیشی.