تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ...تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ...تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ...تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
ادامه...
بین این همه غریبه تو به آشنا می مونی حرفای تلخی که دارم من نگفته ، تو می دونی من پر از حرفای تازه عاشق گفتن و گفتن تو با درد من غریبه اما تشنه ی شنفتن صدای ترد شکستن مثل گریه با صدامه تلخی هق هق گریه طعم سرد خنده هامه گرمی دست نوازشگر تو مرهم زخمای کهنه ی منه تپش چشمه ی خون تو رگ من تشنه ی همیشه با تو بودنه ململ ابری دستات پر رحمت مثل بارون سکت نجیب چشمات پر غربت بیابون واسه اینتن برهنه ناز دست تو لباسه حس گرم با تو بودن مثل رؤیا ناشناسه مثل حس کردن و دیدن عاشق منظره هایی دشمن ساده و پک پرده ی پنجره هایی ایرج جنتی عطایی