خوشبختی موضوعی نسبی است. بعضی از ما اگر در غار زندگی کنیم راضی هستیم و برخی دیگر اگر در قصر باشیم باز هم ناراحت هستیم.
دکتر فرناز عطائی متخصص روانپزشکی گفت: در تمام اعصار، اندیشمندان درباره معنای خوشبختی بررسی کرده اند. راستی خوشبختی چیست؟
وی با طرح سوالات زیر میزان رضایت شما را از زندگی ارزیابی می کند.
اگر می خواهید بدانید که نسبت به دیگران چقدر خوشبخت هستید، پرسشنامه زیر را تکمیل کنید.
۱ ـ وقتی مسابقه ای را می بازم از آن لذت نمی برم.
Rدرست Qغلط
۲ ـ وقتی کسی درباره من لطیفه ای می گوید از آن لذت می برم.
Rدرست Qغلط
۳ ـ وقتی کسی از دوستانم در حضور من جایزه ای را می برد خوشحال می شوم.
Rدرست Qغلط
۴ ـ اگر کسی در صف از من جلو بزند اعتراض می کنم.
Rدرست Qغلط
۵ ـ خیلی زود از سرگرمیها و تفریحات حوصله ام سر می رود
Rدرست Qغلط
۶ ـ اغلب روزها خیال پردازی می کنم.
Rدرست Qغلط
۷ ـ آرزوهای زیادی دارم.
Rدرست Qغلط
۸ ـ بیش از اندازه چاق هستم.
Rدرست Qغلط
۹ ـ از خواندن رمان لذت می برم.
Rدرست Qغلط
۱۰ ـ از خوابیدن متنفرم
Rدرست Qغلط
۱۱ ـ فکر می کنم جذاب هستم.
Rدرست Qغلط
۱۲ ـ انتقادات را به خوبی پذیرا می شوم.
Rدرست Qغلط
محاسبه امتیازات
با توجه به جوابهای زیر ، در ازای هر جواب مشابه به خود یک امتیاز بدهید.۱٫غلط ۲٫درست ۳٫درست ۴٫غلط ۵٫ غلط ۶٫ غلط ۷٫ غلط ۸٫ غلط ۹٫ درست ۱۰٫ غلط ۱۱٫ درست ۱۲٫ درست
امتیاز ۱۲ – ۹ : نسبت به دیگران شما انسان خوشبختی هستید. میان انتظاری که از زندگی دارید و آنچه از آن می گیرید تعادلی برقرار کرده اید. اشخاص با امتیاز بالا ، مانند شما ، از تعادل اجتماعی خوبی بهره مندند. شما از آن جهت مورد توجه دیگران قرار دارید که از سیاست “زندگی کن و بگذار زندگی کنند” پیروی می کنید.
امتیاز ۸ – ۵ : شما فراز و نشیبهای خودتان را دارید. اما در اغلب مواقع به شکل متعادل و متوسطی خوشبخت هستید. اشتیاق سوزانی برای تغییر دادن زندگی تان ندارید. شما اگر با اشخاص خوشبخت تر از خود معاشرت کنید در وضعیت بهتری قرار می گیرید.
امتیاز ۴ – ۰: می توانید به مراتب خوشبخت تر از این باشید. جوابهای خود را مرور کنید. سعی کنید ببینید چه می توانید بکنید تا از این که هستید بهتر شوید.
توضیحات
این پرسشنامه براساس اهتمام دکتر تئو لنتز ، مدیر سابق انجمن پژوهشهای شخصیتی در سن لوییز میسوری تهیه شده است. دکتر لنتز بزرگ ترین پژوهش درباره خوشبختی را انجام داده. اشخاصی که مورد بررسی قرار گرفتند زنان و مردانی بودند که طیف سنی ۱۶ تا ۵۰ سال را تشکیل می دادند. حداقل تحصیلات این اشخاص دوازده سال بود. دکتر لنتز براساس ارقام و اطلاعاتی که به دست آورد به “معیار خوشبختی” دست یافت. مباحث دوازده گانه زیر را به دقت بخوانید تا در این مورد اطلاعات بهتری به دست آورید.
۱ ـ غلط. انسان خوشبخت حتی اگر چیزی را از دست بدهد ، باز هم خودش را دوست دارد. او می داند که خصوصیات مطلوب و تحسین برانگیز دیگری دارد و با اتکا به آنها برای خود تصویر ذهنی مثبتی درست می کند.
۲ ـ درست. اشخاص خوشبخت به راحتی بیشتری می توانند به خودشان بخندند ، زیرا از تصویر ذهنی مطلوبی برخوردارند. آنها خودشان را بیش از اندازه جدی نمی گیرند.
۳ ـ درست. انسان شاد و خوشبخت با دیگران برخوردی همدلانه دارد. او به قدر کافی احساس خوب دارد و از این حیث به کسی غبطه نمی خورد.
۴ ـ غلط. انسان خوشبخت می تواند تا حدودی رفتارهای ناخوشایند دیگران را تحمل کند.
۵ ـ غلط. نسبت به کسی که خشنود و خوشحال نیست ، انسان خوشبخت از انعطاف لازم برخوردار است. او به راحتی مایوس نمی شود. می تواند زمانهای ناراحتی را تحمل کند و به هدفهای خود برسد.
۶ ـ غلط. انسان خوشبخت برای جبران ذهنیتی بد در خیال فرو نمی رود.
۷ ـ غلط. افراد خوشبخت آرزوهای زیادی ندارند و با آنچه دارند راضی هستند.
۸ ـ غلط. اگر خوشبخت باشید ، در چیزی افراط نمی کنید. افراد پرخور اغلب احساس خوشبختی نمی کنند.
۹ ـ درست. افراد خوشبخت آن قدر انعطاف پذیر هستند که از واقعیت فاصله بگیرند و از تصورات دیگران لذت ببرند.
۱۰٫غلط. دلیلش روشن نیست ، اما اشخاص خوشبخت به راحتی بیشتری می خوابند. شاید برای آنان که احساس خوشبختی نمی کنند پایان دادن به روز از آن رو سخت است که لحظات لذت بخش کافی را تجربه نکرده اند. از این رو دیرتر می خوابند تا شاید لحظه خوشایندی را تجربه کنند.
۱۱٫ درست. افراد خوشبخت پذیرای خود هستند و در مقام لعن و نفرین خود حرف نمی زنند. افراد غیرخوشبخت اغلب تصویر جسمانی بدی دارند و درباره خود اندیشه منفی دارند.
۱۲٫ درست. افراد خوشخبت وقتی اشکالاتشان برملا می شود چیزی از خود کم نمی کنند. آنها می توانند بدون اینکه حالت تدافعی بگیرند ، انتقادات را قبول کنند.
برچسبها: خوشبختی.پیش به سوی خوشبختی . چگونه خوشبخت شویم . دلایل خوشبختی. خوشبختی از دید روانشناسی.
یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا است ازدواج کرد.
اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهرهای بسیار معمولی است.
اما به نظر میرسد که دوستم بیشتر و عمیقتر از گذشته عاشق همسرش است.
عدهای آدم فضول در اطراف از او میپرسند: فکر نمیکنی همسر قبلیات خوشگلتر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب میدهد:
نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم میرسید.
اما هسمر کنونیام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.
وقتی این حرف را میزند، دوستانش میخندند و میگویند : کاملا متوجه شدیم...
زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر میرسند.
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند؛
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید.
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.
زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است ...
اینکه یک آدم تی شرت سفید تن کند، شلوار جین بپوشد، کلاه بیسبال سرش بگذارد و برود در ایستگاه مترو ویولن بزند اصلاعجیب نیست. اما اگر آن آدم یکی از بزرگترین ویولونیست های دنیا باشد و آن ویولن 5/3 میلیون بیارزد ماجرا جالب می شود. اما عجیب ترین بخش داستان هنوز مانده: فکر می کنید واکنش مردم به هنرمندانه ترین تک نوازی های ویولنی که تا به حال شنیده اند چه بوده است؟
بل در طول 43 دقیقه شش قطعه از بهترین قطعات باخ را نواخت و آن طور که همراهانش از راه دور شمرده اند در این مدت 1079 نفر از کنار او گذشتند.
اسلاکتین که از دور مراقب بل بوده به واشنگتن پست می گوید: <البته مردم عادی هم نبوغ را تشخیص می دهند.> احتمالامنظور او ادنا سوزای برزیلی است که در ایستگاه مترو کفش برق می اندازد، آدمی واقعا عادی به شمار می رود و البته متوجه غیرعادی بودن صدای این ویولن شد. در طول شش سال گذشته این زن از نوازندگان دوره گرد ناراضی بوده است. ادنا معتقد بود که آنها سر و صدا می کنند و نمی گذارند او با مشتریانش صحبت کند و این <به تجارت صدمه می زند.> اما او درباره جاشوا بل می گوید <با اینکه صدایش زیادی بلند بود، اما خیلی خوب می زد. این اولین باری بود که به خاطر یک نوازنده مزاحم دوره گرد به پلیس زنگ نزدم>!
گفت استاد مبر درس از یــاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یـــاد
هیـــــچ یــادم نرود این معنی
کـــه مرا مادر من ،نـــادان زاد
پـــــدرم نیز چو استـــادم دید
گشــــت از تربیــــــت من آزاد
پس مرا منت از استـــــاد بود
که به تعلیم من اُستـــــاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصــل که نا گفته نهاد
قدر استــــاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد